مقاله هفته: بی ثباتی در سیاست منطقه ای در رابطه با افغانستان نوشته سرتیب (بازنشسته) محمد سخاوت حسین
روزنامه پروتام آلو، چاپ داکا، 29 ژوئیه: همانگونه که موقعیت جغرافیایی و عناصر جغرافیایی می تواند یک کشور را قوی کند، به دلیل سیاست های داخلی آن نیز می تواند آن را تضعیف کند. ضعف ها همچنین می توانند به دلیل موقعیت جغرافیایی و منابع طبیعی، که با موقعیت جغرافیایی و غیره مرتبط هستند، نفرین جغرافیایی باشند. افغانستان یکی از نمونه های آن در این منطقه است. آنچه در تاریخ این کشور مهم جغرافیایی در محل اتصال آسیای میانه و جنوب آسیا اتفاق افتاده، چیزی جز نفرین جغرافیایی نیست. توپوگرافی افغانستان به گونه ای است که تسخیر یا اشغال این کشور همیشه دشوار بوده است. به همین دلیل این کشور "مقبره امپراتوری ها" نامیده می شود. آخرین اثبات این امر شکست استراتژیک ایالات متحده است.
پاکستان در لبه شرقی افغانستان قرار دارد، در حالی که چین کوچکترین مرز در شمال شرقی را داراست. این مرز با چین که کریدور واخان نامیده می شود از نظر استراتژیک بسیار مهم است. این شبکه ارتباطی به بزرگراه قراقروم معروف است و بخشی از ابتکار کمربند و جاده BRI چین است. این بزرگراه چند منظوره بندر گوادر ساخت چین را در سواحل دریای عربستان پاکستان متصل می کند. از سوی دیگر، شهر مرزی قندهار افغانستان با کراچی، بندر اصلی پاکستان متصل است. مرز دیگر گذرگاه خیبر در پاکستان است. افغانستان احاطه شده با زمین و بدون مرز آبی برای ارتباطات با آب بین امللی به پاکستان وابسته است.
جمهوری اسلامی ایران در امتداد مرز غربی افغانستان واقع شده است. بندر چابهار ایران یک خط کشتیرانی برای افغانستان محسوب می شود. چابهار عملاً به دو بندر جداگانه تقسیم شده است. هند به دلیل اهمیت ژئوپلیتیکی خود در سال 2003 اقدام به توسعه بندر مجاور شهید بهشتی کرد. البته توسعه این بندر به دلیل تحریم های بین المللی علیه ایران کند بوده است. بر اساس قرارداد 2016، ایران اجازه داد هند یکی از 16 اسکله های موجود در این بندر را بطور کامل استفاده کند.
افغانستان بندر شهید بهشتی چابهار را به عنوان مهمترین وسیله ارتباطی با آبهای بین المللی مورد استفاده قرار داده است. این بندر مهم ایران راهی جایگزین برای حضور هند در افغانستان است، در حالی که پاکستان و چین این پتانسیل را دارند که از تاکتیک های استراتژیک برای محاصره این بندر از طریق BRI استفاده کنند. هند در شرایط ژئوپلیتیکی که به سرعت در حال تغییر است در وضعیت نابسامانی قرار دارد. توافقی که چین تحت طرح کمربند و جاده برای توسعه بندر چابهار ایران و ایجاد یک خط آهن آسیای مرکزی از این بندر به دست آورد، وضعیت ناراحت کننده ای را برای هند ایجاد کرده است. هند در ایران باید با چین رقابت کند.
بخش شمالی افغانستان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق و اکنون سه کشور اکثریت مسلمان نشین ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان است. از این سه کشور، دو کشور به جز ترکمنستان مرز آبی ندارند. ترکمنستان وابسته به فدراسیون روسیه است. روسیه از لحاظ تاریخی درگیر ژئوپلیتیک افغانستان بوده است و هنوز به تلاش خود برای نفوذ در افغانستان ادامه می دهد.
علاوه بر ایالات متحده کشورهای همسایه افغانستان مانند ایران، روسیه، چین و پاکستان در حال حاضر با طالبان در تماس هستند. این کشورها می خواهند دولت آینده در افغانستان به صورت مسالمت آمیز تشکیل شود.
قابل توجه است که در تغییر ژئوپلیتیک و استراتژی جغرافیایی چین در افغانستان، هند دچار پیچیدگی های ژئو استراتژیک در سیاست افغانستان شده است. به طور خاص، دیده می شود که چین و پاکستان در حال برنامه ریزی استراتژیک در افغانستان هستند. اگرچه از زمان سرنگونی ظاهر شاه در سال 1973 توسط محمد داوود و استقرار سوسیالیسم، فراز و نشیب های سیاسی زیادی رخ داده است، اما روابط پاکستان با افغانستان غیر از پنج سال حکومت طالبان (1996-2001) هرگز خوب نبوده است. دولت کنونی اشرف غنی نه تنها به هند متمایل است، بلکه پیام همه نوع کمک و همکاری را نیز ارسال کرده است. همین چند روز پیش سفیر افغانستان در دهلی نو از هند درخواست کمک نظامی کرد.
از زمان سقوط طالبان در افغانستان، هند 3 میلیارد دلار برای تولید برق آبی، بزرگراه ها و دیگر زیرساخت ها هزینه کرده است. در شرایط کنونی متغیر در افغانستان، آینده این سرمایه گذاری بسیار نامشخص است. از سوی دیگر، روابط هند با چین اکنون به مرحله خصمانه رسیده است. بنابراین هند در افغانستان، نه تنها باید با پاکستان یا طالبان بلکه با چین که از نظر اقتصادی و نظامی بسیار قوی است رقابت کند.
چین برای هر دو طرف درگیر در افغانستان قابل قبول است و به گفته طالبان، چین دوست افغانستان است. هدف فوری چین مشارکت کامل در توسعه افغانستان و پیوند زدن این کشور با کریدور اقتصادی چین و پاکستان است. پس از پایان حضور ایالات متحده در افغانستان، کشوری که بیشترین نفوذ را در آنجا خواهد داشت چین است. هیچ کشور دیگری وجود ندارد که بتواند با سرمایه گذاری اقتصادی چین رقابت کند. این که طالبان نباید از هیچ گروه چینی حمایت کند، تنها ملاحظات چین است. رهبری طالبان قبلاً به چین اطمینان داده است که با اویغوری ها کاری نخواهند داشت و اوغور یک مسئله داخلی چین است.
بنگلادش در تغییر سریع ژئوپلیتیک افغانستان تاکنون بسیار محتاط عمل کرده است. بنگلادش 20 سال است که برای توسعه افغانستان از طریق سازمان غیر دولتی براک BRAC تلاش می کند. اگر در افغانستان صلح برقرار شود، بنگلادش شاید بتواند از حضور عمومی و خصوصی خود در این کشور اطمینان حاصل کند. افزایش ارتباطات در آسیای مرکزی برای بنگلادش مفید خواهد بود. بحران فعلی افغانستان نه از طریق درگیری بلکه از طریق یک راه حل مسالمت آمیز حل و فصل شود- این انتظار ما است./
روزنامه پروتام آلو، چاپ داکا، 29 ژوئیه: همانگونه که موقعیت جغرافیایی و عناصر جغرافیایی می تواند یک کشور را قوی کند، به دلیل سیاست های داخلی آن نیز می تواند آن را تضعیف کند. ضعف ها همچنین می توانند به دلیل موقعیت جغرافیایی و منابع طبیعی، که با موقعیت جغرافیایی و غیره مرتبط هستند، نفرین جغرافیایی باشند.
کد خبر 7913
نظر شما